الوعده وفا!!!

ساخت وبلاگ

امکانات وب

درود!چه خوبه ٤١اُمين پست اينجا قراره درمورد يچيزي باشه كه براي هميشه خاطره بمونه...وقتي دلوان رو باردار شدم از همون اوله اولش همي چيو ميدونستم اينكه اگه پريوديم عقب افتاد حامله ام نگران نباشم اينكه قراره سه نفره بشيم و كلي بهمون خوش بگذره...ولي حالا........همه چي درحد سوپرايز برام اتفاق افتاده...جناب شوهر از ذوق داره فكر ميكنه كي و كجا الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 45 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 10:51

درود!امشب بطرز عجيب غريبي باز دلم گرفته باز حوصله ندارم باز دلم تنگه....ميدونم ميدونم از اثرات پريوديه ولي ميخاستم اين حال امشبمو اينجا ثبتش كنم...آخه جز اينجا جايي ديگه اي براي دردودل كردن سراغ ندارم......ديدي يه وقتايي ايييييقد دلت پره كه بجاي حرف زدن بجاي سروصدا كردن يه گوشه كِز ميكني و آروم و بي سروصدا اشك ميريزي؟!خيلي آرامش بخشه اون لحظه مگه نه؟يجوري بدون حتي يه كلمه حرف و صحبتي از درون خودخوري ميكني انگار يه آدمه ديگه تو دل و روده ات نشسته داره به حرفات گوش ميده و ميخاد آرومت كنه...دقيقا همون وقتا من دلم بيشتر ميگيره و به اين فكر ميكنم كه هيييييچ وقت دختر يا دخترام يا كلا بچه هامو تنها نذارم،هميييييشه ي هميشه بجاي مادر بودن براشون يه رفيق صميمي باشم براشون كه هيييييچ وقته هيچ وقت حس تنهايي نياد سراغشون...هعيييي..............................مثله هميشه اين حس تنهايي اومده سراغم و ول كن هم نيست...يجوري كه افسرده ام كرده و حال و حوصله ي هيچيو ندارم...ميدوني آدم بايد يه مامان داشته باشه كه تو براش عزيزترين كس تو زندگيش باشي،بهت محبت كنه بهت علاقه نشون بده بهت علني بگه عمرم جونم نفسم قشنگم جيگرم،درست مثه حرفايي كه من به دلوان ميزنم...بايد باشه كه يه وقتايي مثه الان حالتو خوب كنه بغضتو بشكنه و راه نفس كشيدنه گلوتو باز كنه...واقعني الان بغض داره خفم ميكنه......* امروز صبح هنوز ١٠نشده بود بيداري زديم تو خونمون كه خوابمون مخصوصا خواب دلوان تنظيم شه،ظهر هم هنوز ١٢نشده بود ناهارمونو خورديم كه زودي بخوابيم تا دوباره عصر بيدار شيم...عصر هم چاي زعفروني درست كردم كه مثلا شب پرانرژي باشيم و بغض نياد سراغم ولي حالا اينا كه هيچ دلوان مثه شباي ماه رمضون ساعت ٩خوابش برده كه دو ساعت ديگه ب الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 20:11

درود!چقد امشب دلم هواي حرف زدن با يكي كه هركي باشه كرده...اووفففف لعنتي،ول كن هم نيس....واقعني امشب دلم ميخاد با يكي حرف بزنم مهم نبود كي باشه،يكي كه يكي من بگم دوتا اون بگه،سه تا من بگم چهارتا اون بگه،،،دروغ نگم از اثرات پيام رضايتيه كه پسر همسايه از محصولي كه برده بود فرستاده هس،صبح تا نتمو روشن كردم پيام رضايتش از دايركت اينستا ديدم...اسكرين گرفتم گذاشتم استوري كه جز رضايت مشتري ها هايلايت بشه،همه جوره هم مخفيش كردم نگو عكس پروفايلش نصفيش مخفي نبود...امان از آدم فضول كه بهترين دوستت هم باشه و بياد همه چيو خراب كنه...اين وسط همون آدم فضول پيام داد كه فلاني نيس،پشت بند پيامش هم هِر هِر آيكون خنده گذاشته بود،گفتم چرا خودشه...بعد رفته به پسرهمسايه پيام داده كه محصولات اوريفليم خوب بودن...خو به تو چه؟؟؟ميدوني چجوري فهميدم؟؟پسرهمسايه دوباره پيام داد كه چرا پروفايلم نصفش پيداس(ناگفته نمونه ازش اجازه گرفته بودم برا گذاشتن رضايتش)،گفتم بهش بحساب همه جوره مخفي كردم،فضولا فقط ميتونن بفهمم كي هستي،بعد بهش گفتم حالا يه فضول فقط پرسيده اين فلانيه...تا پيامم سين كرد جواب داد كه همون به خودمم پيام داده و اينجوري بهم گفته...من اسم طرف رو نگفتم...بعده نيم ساعت ازش پرسيدم خدايي بهم بگو اون طرف كي بوده بهت پيام داده اولش گفت هموني كه به تو پيام داده بعد گفتم نه ميخام مطمعن شم همونه يا نه كه گف سُمي اِم....واااي شاخم دراومد،گفتم خاااااك تو سرت كنن كه خيلي بهت اعتماد داشتم،رفتي پيش پسرهمسايه بد من گفتي...يا مسخره ي من كردي...هيچي ديگه دوتايي تأسف خورديم كه هنوز هم هستن اينجور آدماي فضولي...حالا در اين لحظه و ساعت كه ١:٤٠ديقه اس خوابم نميبره مغزم داره ميپكه از فكر و خيال...خيلي دلم ميخاس با يك الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1402 ساعت: 20:11